نقش ولایت پذیری در حادثه عاشورا

عاشورا را باید مکتبی بزرگ دانست که تمام تاریخ و همه­ انسان­ها به نوعی شاگرد آن هستند؛ درس‌هایی که در قالب این مکتب به نسل دیروز و امروز منتقل می‌شود، آنچنان وسیع و گسترده است که ابعاد مختلف زندگی بشر را در بر می‌گیرد، که به سادگی قابل تبیین نیست.

به عنوان نمونه، یکی از درس‌های بزرگ عاشورا که به مثابه دانشگاه انسان سازی است، درس ولایت پذیری است، چرا که کیفیت ولایت پذیری و ولایتمداری اصحاب امام حسین علیه السلام را که در هیچ دوره تاریخی نمی توان یافت. همچنان که ولایت گریزی بیشتر مردم دوران حضرت امام حسین (ع) نیز موضوعی مهم و قابل تامل است که از یکسو خیانت مستمر آنان به خاندان وحی، لکه ننگی بر دامان جامعه اسلامی بود.

از سوی دیگر عبرت و درس بزرگی برای جامعه امروز ماست تا اولاً جلوه‌ها و بسترهای ولایت‌مداری عاشورا را بشناسیم و بر اساس این شناخت، به بصیرت لازم برسیم چنان که شایسته یک مسلمان واقعی است در مقابل ولی زمان خویش عمل کنیم.

با دقت در مصداق‌های ولایت‌گریزی و شناخت عاقبت و سرنوشت ولایت گریزان، از زندگی آنان درس عبرت بگیریم تا مبادا در امتحان ولایت‌مداری این عصر، شرمسار و سرافکنده شویم و در مقابل ولی امر خویش همچون کوفیان عمل کنیم.

اوج مسئله ولایت‌پذیری در تاریخ اسلام حادثه کربلاست

شکی نیست که شهدای کربلا فدای ولی خدا شدند و قطعاً حماسه بی بدیل عاشورا بدون یاران اباعبدالله الحسین(ع) نمی توانست به این گونه زیبا و ماندگار در ذهن تاریخ ترسیم شود. با تامل در تاریخ اسلام درمی یابیم که اوج مسئله ولایت پذیری در تاریخ اسلام در حادثه کربلاست رخ داده است.

البته شاید گفته شود که امروز مثل آن روز جنگی در کار نیست که بتوان در مسیر کربلا حرکت کرد، اما شایسته است که نوع نگاه خود را به این مقوله تغییر دهیم.

باید بدانیم که اکنون دیگر شهادت مثل آن دوره در کار نیست، چرا که شرایط تغییر کرده، اما درسی که می توان و باید از عاشورا گرفت این است که آن طوری که شهدای کربلا ولایت­مدار بودند، ما نیز ولایت­مدار باشیم.

سهم ما از نقش دختری 

#دختر_تمدن_ساز | سهم ما از نقش دختری
گفتکو با سرکار خانم آزاده نیاز، مدرس دانشگاه درباره‌ی علل هویت چندگانه‌ی دختران و ارائه‌ی برخی راه‌حل‌ها

بخش‌هایی از مصاحبه:
 دختر امروز ما در مسئله‌ی زنانه بودن یا دخترانگی، انتخابگری می‌کند. یک مقطعی زنان ما این‌قدر با مسائل و با دگرگونی‌های اجتماعی به صورت فعال مواجه نمی‌شدند. دختر امروز ما در جریان انتخاب‌هایی که قرار می‌گیرد، چیزی را برمی‌گزیند که متفاوت از آن چیزی باشد که خانواده یا جامعه به عنوان شاخص برایش تعریف می‌کنند.

 همین پویش‌های همدلی، ظرفیت بالقوه و عظیمش در وجود دختران ماست. کافی است که برایش موضوع فعالیت‌های گروهی تعریف شود و خواسته شود که تو ایده بده، تو طرح بده، تو پیشنهاد بده که ما برای این موضوع چه‌کار می‌توانیم انجام بدهیم. هویت دختران وقتی می‌تواند موفق تعریف شود که دختر را به قوت آن چیزی که هست مسلّط و مفتخر کند.

 دختر ما نتوانسته مواجهه‌اش را با شرایطی که در تربیت دینی ما که مشتمل بر تکالیف و وظایف است، مشخص کند. تفاوت زنان و مردان را به معنای ظلم و نابرابری نگاه کرده. تفاوت را در تکلیف محوری نگاه نکرده، تفاوت را در حق محوری مطالبه کرده و دیده. بعضاً به جای اینکه ذهنش یک ذهن تکلیف مدار باشد ذهنش یک ذهن حق مدار است. حق من چیست؟ حق من کجاست؟ وقتی به سؤال «حق من چیست» و «حق من کجاست» می‌خواهی پاسخ بدهی می‌روی در پارادایم برابری. حق‌هایی که باید برابر اعطا شوند. تعاریفی که الزاماً تعاریف درستی از عدالت نیستند ولی الان با آنها دست‌وپنجه نرم می‌کند.

 آیا تابه‌حال به این فکر کردید که چه نکاتی در دختر شما باید به عنوان ظرفیت‌های درونی به رسمیت شناخته و تقویت شود؟ باید روی آن کار شود. باید خوشحال و خرسندش کنید از این داشته‌های فوق‌العاده‌ای که دارد. آیا برنامه‌ریزی برایش کردید که در کنار مشورت‌های خانوادگی‌تان سهم تأثیر یک نگاه لطیف، دقیق و ظریف دخترانه را هم قرار بدهید که این آدم با چشم خودش ببیند در تصمیم‌گیری‌های خانوادگی موثر است؟

 ما گاهی اوقات فکر کردیم که تربیت دختر یعنی فقط آماده کردن دختر برای اینکه بتواند خوب غذا بپزد، خوب پذیرایی کند یک خانه‌ای را خوب بگرداند. به نظرم این اشتباه است و خیلی اشتباه رایجی هم هست. همین اشتباه نگرشی فرهنگی باعث شده نه‌تنها این اتفاق نیفتد بلکه چون سوژه، سوژه‌ی انتخابگر است، خیلی راحت به شما می‌گوید نه و شما نمی‌توانید اجبارش کنی؛ بعد وقتی وارد آن فضای نوجوانی و پرخاشگری‌ها و پیداکردن هویت مستقل می‌شود، این را هم ترجمه‌ی به مخالفت از خودت می‌کنی به عنوان پدر و مادر. بعد یا با او دائم می‌جنگی یا چون می‌خواهی با تو بد نشود کوتاه می‌آیی.

 مطالعه متن کامل مصاحبه در

https://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=46248

 @Khamenei_Reyhaneh

در سایه تحریف

 در سایه تحریف

 به موازات تحریم یک جریان تحریف هم هست. هدف ضربه به روحیه مردم و آدرس غلط دادن برای رفع مشکل تحریم است. اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد. زیرا عرصه جنگ اراده‌ها است. 99/5/10

 @khamenei_ir

عاشورا، مباهله‌ای دیگر

عاشورا، مباهله‌ای دیگر

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: سابقه نداشته است که در راه تبلیغ دین، پیغمبر دست عزیزان خود را بگیرد و بیاورد وسط میدان؛ استثنائی بودن روز مباهله به این شکل است. نشان دهنده‌ی این است که بیان حقیقت چقدر مهم است.
همین قضیه در محرم اتفاق افتاده است به شکل عملی؛ یعنی امام حسین (ع) هم برای بیان حقیقت، عزیزترین عزیزان خود را می‌آورد وسط میدان؛ با آنکه میدانست حادثه چه جور تمام خواهد شد. 1388/09/22

 @Khamenei_Reyhaneh

چشم‌روشنی حقیقت

#خواندنی | چشم‌روشنی حقیقت

 روایتی از واقعه #مباهله که حقانیت اسلام را اثبات کرد

هنوز خیال می‌کردند مسیح علیه‌السلام، پسر خداست. «ابوحارثه» هم اسقفشان بود، اسقف مردم نجران، منطقه‌ای در نقطۀ مرزی حجاز و یمن با هفتاد دهکده تابع. برای همین، قاصد که از راه رسید و نامه را به دست ابوحارثه داد، میان مردم ولوله افتاد. نصرانی بودند و جملات نامه برایشان تازگی داشت: «به نام خداى ابراهیم و اسحاق و یعقوب. این نامه‌اى است از محمد، پیامبر و فرستادۀ خدا به اسقف نجران. خداى ابراهیم و اسحاق و یعقوب را حمد و ستایش و شما را از پرستش و عبادت بندگان به پرستش خدا دعوت مى‌کنم. شما را دعوت مى‌کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و تحت ولایت خداوند درآیید و اگر این دعوت را نمى پذیرید، باید به حکومت اسلامى جزیه (مالیات) بپردازید، وگرنه با شما اعلام جنگ مى‌کنم. والسلام»…

 برای خواندن ادامه این روایت جذاب تاریخی به سایت نو+جوان مراجعه کنید ?

https://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=14717

مباهله؛ صحنه تمایز حق و باطل

مباهله؛ صحنه تمایز حق و باطل

رهبر انقلاب: روز مباهله، روزی است که پیامبر مکرم اسلام، عزیزترین عناصر انسانی خود را به صحنه میآورد.
نکته‌ی مهم در باب مباهله این است: «و انفسنا و انفسکم» در آن هست؛ «و نسانا و نساکم»در آن هست؛ عزیزترین انسانها را پیغمبر اکرم انتخاب میکند و به صحنه میآورد برای محاجه‌ای که در آن باید تمایز بین حق و باطل و شاخص روشنگر در معرض دید همه قرار بگیرد.
 هیچ سابقه نداشته است که در راه تبلیغ دین و بیان حقیقت، پیغمبر دست عزیزان خود، فرزندان خود و دختر خود و امیرالمومنین را - که برادر و جانشین خود هست - بگیرد و بیاورد وسط میدان؛ استثنائی بودن روز مباهله به این شکل است.
یعنی نشان دهنده‌ی این است که بیان حقیقت، ابلاغ حقیقت، چقدر مهم است؛ میآورد به میدان با این داعیه که میگوید بیائیم مباهله کنیم؛ هر کدام بر حق بودیم، بماند، هر کدام بر خلاف حق بودیم، ریشه‌کن بشود با عذاب الهی.
١٣٨٨/٠٩/٢٢

 @khamenei_maaref