از خیابان فلسطین تا خیابان های فلسطین

 از خیابان فلسطین تا خیابان های فلسطین
روایتی از دیدار رهبری در عید فطر به قلم خانم فائضه غفارحدادی؛ نویسنده کتاب های خط مقدم و دهکده خاک بر سر

متن کامل را در اینستاگرام ریحانه instagr.am/khamenei_reyhaneh بخوانید.

گزیده‌ای از بخش سوم ?
«قسمت خانم ها خلوت است. خیلی خیلی خلوت تر از چیزی که تصور می کردم. همسر و دختر شهید مقدم را تعارف می کنند جلوی نرده ها و من و دوستم به همین پشت نرده ها راضی ایم و حتی خوشحالیم! آنهایی که جلوی نرده ها می نشینند باید تا آخر مجلس شق و رق و مرتب بنشینند و تکان نخورند. نه مثل ما که هنوز آقا نیامده سه بار جایمان را عوض می کنیم! و هربار جلوتر می رویم! و هربار آدم های جدیدی را کشف می کنیم! یک نویسنده دیگر, یک استاد دانشگاه و همسر شهید دقایقی.
سمت آقایان پر است از مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی.
برخلاف دو سه باری که با مردم تبریز روز 29 بهمن توی این حسینیه منتظر آقا نشسته ام, همه موقر و متین و ساکتند اما راستش این نظم و سکوت و گشادی جا خوشحالم نمی کند و دلم اشتیاق و فشار جمعیت و زانوهای توی شکمم و شعارهای پی در پی و انتظار کشنده معلق در فضای آن دیدارها را می خواهد. ساعت ده و نیم را ده دقیقه گذشته که پرده آبیِ جلوی جمعیت کنار می رود و همه روی پا می ایستند و سرجایشان شعار می دهند.
صلی علی محمد بوی خمینی آمد. لای جمعیتِ تبریز بودم الان به قاعده چند صف با فشار جمعیت جلوتر رفته بودم. اما اینجا خبری نیست. خودم دست دوستم را می گیرم و آرام از بین جمعیت خودمان را می رسانیم صف اول. درست پشت نرده ایی که زهرای طهرانی مقدم سیزده ساله شق و رق و متین نشسته و یک ساعت است از جایش جم نخورده و مثل ما لبه روسری اش کج و کوله نشده است.»

 @Khamenei_Reyhaneh

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.