جرقه در تابستان

#خواندنی | جرقه در تابستان

 هادی نفس نفس می‌زد و بریده بریده می‌گفت: پ…پ…پیدا کردم! گرمای ظهر تابستان، با آتش شور و شوق درونی او همراه شده بود؛ اما بالاخره لیوان آبی که پوریا برایش آورد، کمی آرامش کرد! سعید گفت: حالا درست و حسابی حرف بزن تا بفهمم چی میگی!

 هادی ادامه داد: ببینید، تو خونه نشسته بودم که مادرم داداشم رو صدا زد و ازش خواست تا بره و براش روغن بخره! دادشم هم شروع کرد به نق زدن که دارم بازی می‌کنم! اصلا هوا گرمه و کلی بهانه دیگه! این یه ایده عالی برای شروع کسب و کار ماست! سعید و پوریا کمی گیج شده بودند، هادی با هیجان ادامه می‌داد و تلاش میکرد حرفش را برای بچه‌ها توضیح دهد!

همه چیز از یک ماه پیش شروع شده بود، وقتی پدر سعید از سر ساختمان بازمی‌گشت، یک راننده بی‌حواس با او تصادف کرد و دکترها به پدرش گفتند باید شش ماه کامل استراحت کند تا وضعش بهبود پیدا کند! گرچه سعید درگیر امتحانات پایان سال پایه نهم بود اما متوجه شد که خانواده، نگران مشکلات مالی در این شش ماه هستند. او می‌دانست که باید کاری انجام دهد تا کمک خانواده‌اش باشد، شروع به چرخیدن کرد، مغازه‌ها، کارواش‌ها، دکه‌ها و هرجای دیگر که به ذهنش می‌رسید را چرخید تا شاید شاگرد بخواهند، حتی به چند ساختمان نیمه کاره هم مراجعه کرد تا کارگر ساختمانی شود، اما جثه نحیف و سن پایینش باعث میشد تا او را نپذیرند!

 سعید کلافه شده بود! این را دوستانش هم فهمیده بودند؛ رضا، پوریا و هادی نگران او بودند، سعیدی که همیشه در گل کوچیک‌های عصرانه‌ محله، دروازه حریف را گل باران میکرد، این روزها حتی حوصله بازی هم نداشت! بالاخره پوریا توانست قفل کلام سعید را بشکند و او را به حرف بیاورد که ماجرا چیست؟! سعید می‌گفت: مشکل پدرم و چرخیدنم برای پیدا کردن کار باعث شده یه سوال همه‌ش تو ذهنم بچرخه، ما سال‌ها درس خوندیم اما چرا حتی یه مهارت هم نداریم که بشه ازش پول درآورد؟ با این وضعیت در آینده میخوایم چیکار کنیم؟ چه شغلی انتخاب کنیم؟ اگر قرار نیست تو مدرسه مهارتی یاد بگیریم کجا قراره اینا رو بهمون آموزش بدن؟

#کارستون

 برای مطالعه ادامه این داستان می‌توانید به آدرس ذیل ? رجوع کنید

http://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=12501

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.