حیف است از تو همشهری!

#خاطرات_رهبری

حیف است از تو همشهری!
 در همین شهر کرمانشاه برای من نقل کردند که جعفرآباد بمباران شده بود، یک خانواده‌ای زیر آوار مانده بودند. بچه‌های فرمانداری رفتند کمک کردند، اینها را از زیر آوار بیرون آوردند. پیرمردِ پدر این خانواده بعد برای تشکر به فرمانداری آمده بود. تشکر می‌کرد که به من کمک کردید.

 مسئولین فرمانداری به او گفتند شما فهرست خسارت‌هاتان را بدهید که ما به شما کمک کنیم و جبران خسارت‌هاتان بشود. در این نقل، این پیرمرد گفت: حیف است از تو همشهری! مگر من برای جیفه‌ی دنیا اینجا آمده‌ام؟ ببینید، او کرمانشاهی است ها! این تعبیر، همان تعبیر پرگذشت و پر اغماضی است که یک انسان والا انجام می‌دهد.

 از این نمونه‌ها در این شهر شما و استان شما فراوان است. در همه‌ی مناطق عملیاتی غرب و جنوب غربی و شمال غربی، از این نمونه‌ها می‌شود پیدا کرد. اینها چیزهائی است که در ملت‌های دیگر پیدا نمی‌شود. یک نمونه‌های برجسته‌ی اینچنین را، آن هم با این فراوانی، نمی‌شود پیدا کرد. جنگ را مردم اداره کردند؛ مردم پای کار بودند. (1390/07/20)

@khattehezbollah

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.