فاطمیون
یاس بوی حوض کوثر می دهد عطر اخلاق پیمبر می دهد ....
یاس بوی حوض کوثر می دهد عطر اخلاق پیمبر می دهد ....
آقا اسم مرا به نام کوچک صدا زدند
خاطره شیرین محمدمهدی سیار از برخورد آقا با شاعران جوان
چندینبار پیش آمده که شاعران جوانی فکر نمیکردند آقا شعر آنها را دیده باشد و پس از اینکه فهمیدهاند آقا به شعر آنها التفات کردهاند، بسیار خوشحال شدهاند. مثلا یادم میآید در یکی از این سالها، زمانی که آقای هادی فردوسی هفده هجده سال داشت، قبل از دیدار رسمی، وقتی با همدیگر به آقا سلامی کردیم، آقا از ایشان پرسیدند شما که هستید و ایشان هم با همان صفا و سادگی خودشان پاسخ دادند من هادی فردوسی هستم، از روستای کته گنبد سروستان.
بلافاصله آقا گفتند آقای فردوسی شمایید؟ و بعد یکی از رباعیهای ایشان را که در صفحهی ادبی یکی از مجلات چاپ شده بود، به خاطر آوردند و از حفظ خواندند. همهی ما تعجب کردیم که آقا شعری را از شاعری که خود اهالی ادبیات هم ایشان را کامل نمیشناختند، از حفظ است. این موضوع باعث شد که پس از آقای میلاد عرفانپور که شاعر جوان شیرازی جوان بودند و در سالهای آخر دبیرستان به سر میبردند، آقا گفتند که کاش آقای فردوسی هم که از استان فارس آمدهاند، شعری بخوانند. آقای فردوسی هم رباعیهایی خواند که با استقبال فراوان آقا و شاعران حاضر در جلسه روبهرو شد و آقا گفتند که انصافاً استانفارسیها در شعر خوب درخشیدند. به شاعران جوان هم معمولا آقا توجه ویژهای دارند.
یادم میآید که یک بار خدمت آقا رفته بودم و ایشان از من حال آقای میلاد عرفانپور را میپرسیدند و با اسم کوچک صدایشان کردند و از من پرسیدند میلاد کجاست؟ آنموقع میلاد عرفانپور پشت درهای حسینیه مانده بود و هنوز وارد نشده بود. یا مثلاً یک بار میلاد عرفانپور شیراز بود و آقا با همان لبخند و مهربانی و طنز شیرینشان گفتند: «میلاد مسعود کجاست؟» نگاه و لطف ایشان به شاعران جوان اینطور است.
@Nojavan_Khamenei
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط رخشاني زابل در 1398/02/03 ساعت 10:20:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |