خواهر و برادری واقعی

#خواندنی | *خواهر و برادری واقعی

 مروری بر زندگی شهید آیت‌الله سید محمدباقر صدر و خواهرش شهیده بنت‌الهدی*

 پلک‌هایش مدام روی‌هم می‌افتادند، اما دوباره به صفحه کتاب برمی‌گشت، به برادرش گفته بود تا فردا کتاب را تمام می‌کند. زندگی چند سال اخیرشان از پیش چشمانش گذشت، بعد از فوت پدر روزگار بر او و خانواده‌اش سخت گذشته بود اما این سختی نتوانسته بود جلوی علاقه‌ این خواهر و برادر به علم را بگیرد. به همین خاطر با پول‌هایشان کتاب می‌خریدند، نوبتی می‌خواندند و با پس دادن آن، کتاب جدیدی را تهیه می‌کردند. بیشتر کتاب‌هایی که خوانده بودند همین‌طور بود.

 سید محمدباقر نبوغ ویژه‌ای در دوران کودکی و هنگام تحصیل در مدرسه از خود نشان داد. این نبوغ تمامی معلمین و بزرگ‌ترهای مدرسه را متعجب کرده بود. به او پیشنهاد دادند که برای ادامه تحصیل به اروپا برود اما او نپذیرفت و به حوزه رفت. هم‌زمان با تحصیل خودش دروس دینی و قرآن و ادبیات عربی را به خواهر کوچک‌ترش بنت‌الهدی هم درس می‌داد.

 دریکی از جلسات درس خواهر و برادری که در مورد کتاب فلسفتنا نوشته‌ سید محمدباقر صدر گفت‌وگو می‌کردند، بنت‌الهدی به برادرش گفت: «برادر جان من کجا و شما کجا؟! من ریشه‌ای در درجات علمی و فلسفی ندارم، فلسفه سخت است و اهلی دارد و شما اهل آن هستید.»
اما سید محمدباقر پاسخش را این‌طور داد: «این مهم نیست، شما از من تواناتر هستید. شما شعر می‌نویسید و من باوجود اینکه شعر را دوست دارم اما نمی‌توانم حتی یک بیت شعر بنویسم. شعر موهبتی است و شما در این موهبت از من تواناتر هستید.»…

 برای خواندن متن کامل به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید ?

http://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=14760

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.