غزل کشتی نجات

 غزل کشتی نجات

 شعرخوانی استاد شهریار در حضور رهبرانقلاب در تبریز

 کشتی نجات
سحرم دولت دیدار به بالین آمد

گل و شمعم به مزار دل خونین آمد
گفت پاشو که مسیحات به بالین آمد

ناخدا نوح نبی بود که کشتی نجات
راه طوفان زد و با بار دل و دین آمد

قاصد کوی خدا را چه بنامیم ای دوست
چه به از آنکه به سر سوره یاسین آمد

یارب این شاخه گل از شش جهتش دار نگاه
این دعا کردم و از شش جهت آمین آمد

جشن این کوکب و این کوکبه ی قدسی را
همه آفاق به آئینه و آیین آمد

نامه ات با خط و خال ختنی هر جا رفت
گوئیا قافله ی نافه اش از چین آمد

آیتی خواندم از این نسخه ی قانون که شفاست
چشم خود بینم از این سرمه خدا بین آمد

خبری بود به یعقوب که یوسف در مصر
مژده ای بود به فرهاد که شیرین آمد

نوشی از داروی سیمرغ به سهراب رسید
یا که ویس از پی پرسیدن رامین آمد

همت ای پیر که با چنته خالی نرود
گل مولا که به کشکول تبر زین آمد

شهریار این غزل طرفه به تلقین سروش
چون رقم خواست زدن خواجه به تحسین آمد

@khamenei_ir

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.