فاطمیون
یاس بوی حوض کوثر می دهد عطر اخلاق پیمبر می دهد ....
یاس بوی حوض کوثر می دهد عطر اخلاق پیمبر می دهد ....
ماجرای کمکرسانی آقا در سیل ایرانشهر
کامیون نجات
…گفتم: در دکان شما چیزی که مردم بتوانند بخورند، یافت میشود؟ گفت: فقط بیسکویت! گفتم: هرچه داری، بده… به آقای کفعمی در زاهدان، عالم بزرگِ معروفِ همه استان بلوچستان، تلفن زدم و درباره ابعاد فاجعه با او صحبت کردم و گفتم: ما به نان و خرما و اگر بشود، پنیر نیز هرچه زودتر و به هر اندازه که بتوانید، نیاز داریم. از او خواستم با آقای صدوقی در یزد و با مشهد و تهران نیز تماس بگیرد و به همه اطلاع دهد که ما به غذا نیاز داریم. چند بار با صدای بلند تکرار کردم: به همه بگویید من با بیصبری منتظر نان و خرمایم…
وقتی گوشی تلفن را گذاشتم، دیدم مردمِ پشت سر من با شگفتی به التماس و اهتمام شدید من گوش میدادند و با حالت ستایش و تعجب، به یکدیگر نگاه میکردند!
دو سه ساعت بیشتر طول نکشید که یک کامیون بزرگ پر از نان و خرما و هندوانه و پنیر رسید. بلندگوی مسجد را با تلاوت قرآن کریم باز کردیم و بعد اعلام کردیم که مسجد آلالرسول مرکز کمک به مردم و رساندن غذا برای نجات مردم شده است.
برگرفته از کتاب #خون_دلی_که_لعل_شد
ادامه دارد…
رسانه اختصاصی نوجوانان سایت Khamenei. ir
@Nojavan_Khamenei
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط رخشاني زابل در 1398/01/06 ساعت 08:30:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |