فاطمیون
یاس بوی حوض کوثر می دهد عطر اخلاق پیمبر می دهد ....
یاس بوی حوض کوثر می دهد عطر اخلاق پیمبر می دهد ....
#خواندنی | مرثیهای برای خورشید
پای روضه آقا- بخش دوم
روایت شهادت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در کلام رهبر انقلاب
انگار دستی مشتی خاک از دل بیابان برداشته و پاشیده بود روی سر شهر؛ از همانبیابان که علی بعد از فاطمه، سر به سینۀ چاه آن میگذاشت و غربتش را گریه میکرد. کوفه سراپا شده بود ماتم؛ ماتمی که از محراب خونین مسجد آغاز شده بود.
در و دیوار مسجد کوفه و مردمی که آنجا جمع میشدند، بارها مناجاتها، دعاها و راز و نیازهای علی را با خدا شنیده بودند، اشکهای او را دیده بودند، عبادت مخلصانه، بیانات عارفانه و گاه حتی شکوهها و رنجهای او را هم. حالا ناگهان، شب نوزدهم، در مسجد کوفه شنیده بودند صدای علی بلند شد که: «فزت و ربّ الکعبه» دست جنایتی در تاریکی شب، امیرالمؤمنین را هدف قرار داده بود. روز که کسی جرئت نمیکرد مقابل علی ظاهر شود یا بخواهد با او نبرد کند. کجا کسی بود که بتواند به امیرالمؤمنین در روز روشن سوءقصد کند؟ در شب، آن هم در حال نماز، در محراب عبادت فرق علی را شکافته بودند. از همانوقت، از همانلحظه که مردم صدای هاتف را شنیدند که خبر از حادثۀ عظیم دربارۀ امیرالمؤمنین میداد؛ از همانوقت که رفتند طرف مسجد و با پیکر خونآلودِ امیرالمؤمنین مواجه شدند، غمی روی دلشان نشسته بود که لحظهبهلحظه سنگینتر میشد. جملات دختر پیامبر انگار در گوشهایشان زنگ میزد…
برای خواندن متن کامل به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید ?
http://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=17073
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط رخشاني زابل در 1399/02/26 ساعت 12:19:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |