مقام علمی حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها

مقام علمی حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها

 ابراهیم با اشتیاق بُرد مصری را دست خواهر داد. می دانست که فاطمه علی‌رغم سن و سال کم در مجالس درس پدر حضور داشته.
 فاطمه سوالات را با دقت خواند و گفت: «اجازه می دهی پاسخ سوالات را بنویسم؟»
 ابراهیم لبخندی زد و گفت: «حتما، صبر کن برایت قلم و مرکب بیاورم.»

 مردهای کاروان، مدینه را به قصد دیار خود ترک کردند. هنوز از مدینه دور نشده بودند که چند سوار به آنها نزدیک شدند. رئیس کاروان، موسی بن جعفر را شناخت. از اسب پیاده شد و مشتاقانه به سمت او رفت.
 امام موسی کاظم نیز از اسب پیاده شد. سلام کرد و با مرد دست داد.
مرد گفت: «همراهانم سوالاتی از محضرتان داشتند؛ اما اهل منزل گفتند سفر هستید.»
 امام گفت: «سوالات تان چه بود؟»
رئیس کاروان بُرد مصری را از میان عبایش درآورد و گفت: «دختر گرامی‌تان فاطمه خانم پاسخ آنها را برای ما نوشتند.»
 امام پاسخها را گرفت و تمام آن را خواند. لبخند بر لبش نشست و سه بار زیر لب گفت: «فداها ابوها؛ پدرش به فدایش.»
رو کرد به مرد و گفت: «پاسخ من نیز به سوالات شما همین ها بود.»

کتاب «دختر ماه»؛ نوشته خانم سارا عرفانی

 @khamenei_reyhaneh

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.