فاطمیون
یاس بوی حوض کوثر می دهد عطر اخلاق پیمبر می دهد ....
یاس بوی حوض کوثر می دهد عطر اخلاق پیمبر می دهد ....
#میعاد در سرزمین خاطرهها
45 سال پیش، یعنی زمانی که هنوز مراسم #اربعین، به شکوه امروزین شکل نگرفته بود، رهبر انقلاب در تاریخ 52/12/24 (روز جمعه 20صفر سال 1394 هجری قمری) در سلسله جلساتی در مسجد امام حسن(ع) مشهد که به خواندن و تفسیر خطب #نهجالبلاغه اختصاص داشت، بهمناسبت تقارن با شب اربعین حسینی(ع)، تحلیلی تاریخی و جامع از چرایی اهمیت زیارت اربعین ارائه میدهند. این روزها که مصادف است با ایام اربعین سیدالشهداء(ع) و اجتماع میلیونها انسان(اعم از مسلمان و غیرمسلمان) در کربلا، خط حزبالله برای اولین بار، متن کامل بخش مربوط به اربعین این سخنرانی را منتشر میکند. از نکات جالب توجه آن است که رهبر انقلاب در انتهای سخنرانی خود، به این موضوع اشاره میکنند که «اگر امروز هم بتوانند شیعیان، آن سرزمین پاک و مقدّس را یک چنین میعادى قرار بدهند، البتّه بسیار کار بجا و جالبى خواهد بود و هم دنبالهگیرى از راهى است که ائمّهى هدی (ع) به ما ارائه دادند.» متن آن سخنرانی بدین شرح است:
… میدانید یکى از علائم ایمان زیارت اربعین است؟ بنده نمیدانم این روایت چقدر صحیح است، اصرارى هم ندارم که بگویم معناى این روایت همین است که من گمان کردهام، واقعش هم این است که احتمال میدهم معنایش یکى از شقوق و احتمالات دیگرى باشد که در این زمینه بیان میشود؛ امّا اگر این احتمال هم که من میگویم باشد، مؤیّد فراوانى دارد؛ «زیارة الاربعین».
عیب مهمی که جمع شیعیان داشتند
#شیعه یک جمع متفرّقى بود؛ یک جامعهاى بود که در یک جا و در یک مکان زندگى نمیکرد؛ در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند -اطراف و اکناف بلاد- امّا یک روح در این کالبدِ متفرّق و در این اجزای متشتّت در جریان است؛ مثل دانههاى تسبیح، یک رشته و یک نخ، همهى اینها را به هم وصل میکرد. آن رشته چه بود؟ رشتهى اطاعت و فرمانبَرى از #مرکزیّت_تشیّع، از رهبرى عالى تشیّع یعنى #امام؛ همهى این رشتهها به آنجا متّصل میشد؛ قلبى بود که به همهى اعضا فرمان میداد؛ و به این ترتیب، تشیّع یک سازمان و یک تشکیلات بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند، امّا بودند کسانى که از حال همه باخبر بودند. اطاعت و فرمانبَرى آنها بهحساب، فریاد زدنشان از روى دستور، سکوتشان برطبق نقشه، همه چیزشان با حساب.
فقط یک عیبى کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر میدیدند. اهل یک شهر و شیعیان یک منطقه، البتّه یکدیگر را میدیدند، امّا یک #کنگره_جهانی لازم بود براى شیعیانِ روزگار ائمّه(ع). این کنگرهى جهانى را معیّن کردند، وقتش را هم معیّن کردند؛ گفتند در این موعدِ معیّن، در آن کنگره هرکس بتواند شرکت کند. آن موعد، روز #اربعین است؛ و جاى شرکت، سرزمین #کربلا است؛ چون روح شیعه روح کربلائى است، روح عاشورائى است؛ در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است؛ شیعه هرجا که هست دنبالهروِ عاشوراى حسین است. این است که مىبینیم همه جا این تپشهایى که در شیعه مکشوف شده، از آن مرقد پاک ناشى است؛ اینها شعلههایى بوده که از آن روح مقدّس و پاک و از آن تربت عالىمقدار سرکشیده؛ به جانها و روحها زده؛ انسانها را به گلولههاى داغى تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده.
چرا ائمه بر اشک بر امام حسین(ع) تأکید میکردند؟
اوّلین نهضتى که بعد از عاشوراى حسینى از طرف شیعیان به وجود آمد، #نهضت_توّابین بود. اینها آمدند در آن مرقد پاک دور هم جمع شدند -کتب تواریخ اینها را نوشتهاند- مبلغ زیادى اشک ریختند. بعضى خیال میکنند این گریه وسیلهى عقدهگشایى است؛ بله، گریه وسیلهى عقدهگشایى است، درصورتیکه با فکر همراه نباشد. اگر گریه را و اشک ریختن را فقط احساسات هدایت بکند، همین است که گفتهاند، امّا اگر فکر و اندیشه به انسان اشکى بدهد و چشم انسان قطرهى اشکى بچکاند، این مثل همان آب کبابى است که آتش را تیزتر و تندتر میکند؛ این عقده نیست، سلاح است؛ لذاست که گریه جزو کارهاى معمولى شیعیان صدر اوّل است که همهی آنها در راه ستیزهگرى بودند، همهی آنها در راه عاشورا قدم برمیداشتند. امام جعفر صادق(ع)اهل گریه است؛ امام رضا(ع) اهل گریه است؛ شعرا را وادار میکنند و میگویند این قصائد بلند را بگویید، بروید گروهها را به یاد گذشتهى تشیّع بگریانید که با این گریه، آتششان مشتعلتر و برافروختهتر بشود.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط رخشاني زابل در 1397/08/02 ساعت 08:38:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |