فاطمیون
یاس بوی حوض کوثر می دهد عطر اخلاق پیمبر می دهد ....
یاس بوی حوض کوثر می دهد عطر اخلاق پیمبر می دهد ....
پای قصه های قرآن
زادگاه مادرم نجف است. ایشان لهجه عربی داشت. در کودکی، با لهجه عربیِ نجفی حرف میزده است. با قرآن آشنا بود. قرآن را خوب و با صدایی جالب تلاوت میکرد. در اواخر عمر، صدایش گرفته بود و من صدای خوش او را به یادش میآوردم. بر قرائت کلامالله مجید با قرآن اهدایی پدرش مداومت روزانه داشت. شیوهی قرائت ایشان، ما را در آن کم سنّ و سالی به خود جذب میکرد. پیرامونش گرد میآمدیم و به تلاوتش گوش میکردیم. ایشان هم از فرصت استفاده میکرد، معانی برخی آیات را برای ما به فارسی ترجمه میکرد و داستانهای پیامبران را برایمان بازمیگفت. شیفتگی وافرش به زندگی حضرت موسی (علیهالسّلام) موجب میشد تا داستان زندگی این پیامبر بزرگ را با همهی جزئیّات برای ما شرح دهد. آنچنان با علاقهمندی دربارهی حضرت موسی سخن میگفت که شوق شنیدن ماجراهای او را در ما برمیانگیخت.
با دیوان حافظ مأنوس بود و برخی اشعار او را از حفظ داشت و با آن فال میگرفت. کما اینکه با حدیث نیز آشنا بود. حدیثی میگفت و پدر به ایشان اعتراض میکرد که به این حدیث تاکنون برنخورده است، امّا ایشان منبع حدیث را برای پدر ذکر میکرد. همچون پدر، مناعت طبع داشت. از ناداری خود هرگز با کسی سخنی نمیگفت. همیشه رنج خود را به شیوههای گوناگون پوشیده میداشت.
نکات اوّلیّهی قرائت قرآن و قواعد زبان عربی را از مادر آموختم؛ کما اینکه روح دلیری و نستوهی را نیز او در من دمید. مادر به خاطر بازداشتهای پیاپی من و حملات ساواک به منزل، رنج بسیار کشید؛ امّا در برابر دژخیمان مهاجم، با پایداری و صلابت میایستاد؛ جوابشان را میداد و با آنها مجادله میکرد. او حتّی مشوّق من در ادامهی این راه پردردسر نیز بود؛ چنان که بهموقع بازخواهم گفت…
زینپس بخشهایی از خاطرات دوران جوانی و مبارزات آقا را به نقل از کتاب «خون دلی که لعل شد» با هم میخوانیم
نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
@Nojavan_khamenei
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط رخشاني زابل در 1398/04/13 ساعت 01:42:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |