پرواز دسته‌جمعی ۵

#ماجرا | پرواز دسته‌جمعی

 قسمت پنجم

#مواسات

همان‌طور که انتظارش را داشت مامان استقبال کرد. ایده یگانه آن‌قدر جذاب بود که همه را وسوسه می‌کرد. باید به خاله و عمه و همسایه‌ها هم خبر می‌داد. این یکی از طرح‌هایی نبود که با پیام بتوان منتقلش کرد. باید قشنگ حرف می‌زدند و توضیح می‌دادند.

 مامان تلویزیون را خاموش کرد و برگشت سمت سحر و سارا: «حالا چی درست کنیم؟»
سحر سریع یادآوری کرد: «قرار نیست چیز خاصی درست کنیم. همون غذای خودمون هرچی هست بیشترش می‌کنیم.»
 نگاه مامان اما چیز دیگری می‌گفت…

 برای خواندن ادامه این ماجرا به سایت یا #نرم‌افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید ?

http://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=17041

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.