فاطمیون
یاس بوی حوض کوثر می دهد عطر اخلاق پیمبر می دهد ....
یاس بوی حوض کوثر می دهد عطر اخلاق پیمبر می دهد ....
گزیدهای از روایت حضور آیتالله خامنهای در منزل شهید هراچ طوروسیان
روایت این دیدار (مورخ 73/10/12) در کتاب مسیح در شب قدر منتشر شده و ادبیات آن به گونهای است که گویی خود شهید، راوی این دیدار است
?
رهبرانقلاب: خب! فرزند شما در کجا و در چه عملیاتی شهید شدند؟
مادر شهید: عملیات مرصاد. سال شصت وهفت. برج چهار.
آقای خامنهای نگاهی به اعلامیه من می کنند.
_ متولد چهل و هشت، یعنی نوزده سالش بود؟ بله؟!
_بله حاج آقا. داوطلبانه، یک سال زودتر عازم خدمت سربازی اش شد.
_عجب! عجب! ان شاء الله که خداوند به شماها اجر بدهد و سرافراز باشید. اینکه جوان انسان برود در راه خدا، در راه حفظ کشور، در راه دفاع از ناموس ملت - که ناموس، پدر و مادر خودش هم هست - مجاهدت کند؛ این افتخار بسیار بزرگی است.
حاج آقا از شغل پدر و برادرم میپرسند. از اینکه چه کار میکنند و کجا کار میکنند. وقتی میفهمند کارشان فنی است، شروع میکنند به تعریف کردن از حضور مردان فنیکار ارمنی در جبهه. جوانهایی که داوطلبانه آمده بودند برای تعمیر ماشین آلات جنگی و کارهای ترابری.
مادرم برای حاج اقا کمی از خصوصیات من میگوید: این اواخر، همیشه سرود «شهیدان زندهاند» و «دیشب خواب بابا را دیدم دوباره» را زمزمه می کرد. هروقت این سرود «دیشب خواب بابا» را می خواند ناخودآگاه گریهاش میگرفت. رازمیک، پسردایی اش، میگفت: «هراچ! تو که پدر و مادرت، کنارت هستند، تو چرا گریه میکنی؟»
میگفت: «رازمیک! من برای آن فرزندهای شهدا گریه میکنم. خیلی مظلومند»
حاج آقا از تاریخ ارامنه می گویند و از برخورد شاه عباس با آنها. و از اینکه ارمنی ها ایرانی هستند.
«شما هموطنان ما هستید؛ از خود ایرانیها، شماها جدا نیستید. کشور ایران مال خودتان است. باید دفاع کنید، باید کار کنید، باید آن را بسازید، این وظیفه همه ماست؛ مخصوص کس و مذهب و نژاد خاصی نیست. همه ایرانیها باید کمک کنند و همکاری کنند که این کشور را بسازند انشاءالله.»
«اگر هم یکوقتی، کاری، مشکلی، چیزی داشتید، این آدرس را بگیرید؛ تلفن هست، آدرس هست، می توانید مراجعه کنید دفتر. آقایان هستند، مشکلی داشته باشید برایتان آن را برطرف میکنند.»
حاج آقا رو به پدر و مادرم میکنند که «مرخص فرمودید؟» و با تعارف آنها، برمیخیزند و خداحافظی میکنند. صمیمیت بی اندازه آقای خامنهای، مسئولیت و مقام ایشان را از یاد پدرم برده. چون موقع خداحافظی به حاج آقا می گوید: خانه مال خودتان است حاج آقا. هروقت دوست داشتید، باز هم از این کارها بکنید و تشریف بیاورید!
@Khamenei_Reyhaneh
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط رخشاني زابل در 1397/11/26 ساعت 08:39:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |