یک روایت کوتاه از دیدار رمضانی اساتید و پژوهشگران با رهبر انقلاب

 یک روایت کوتاه از دیدار رمضانی اساتید و پژوهشگران با رهبر انقلاب

 به قلم سرکار خانم زینب افراخته

 از ابتدای جلسه در کنار دو مادر جوان و کودکان‌شان نشسته‌ام. راستش صحبت‌های سخنران جدید که مسئولیتی دانشگاهی دارد آن‌قدرها جذاب به نظر نمی‌رسد که بخواهم روی حرف‌ها تمرکز کنم. فرصت را غنیمت می‌شمرم و برمی‌گردم به سمت دو بچه‌‌ی کنارم.

 از مادر یکی‌شان می‌پرسم شما استادید؟ می‌گوید: “بله. دانشگاه آزاد درس می‌دهم". پسرش شش- هفت ساله به نظر می‌رسد و کت و شلواری بچه‌گانه اما اتوکشیده به تن دارد و موهایش را حسابی شانه زده. معلوم است برای شرکت در جلسه با رهبر کُلّی ذوق داشته. کودک دیگر، دختری دو سال و نیمه است که حالا بعد از ساعاتی یک‌جا نشستن، دیگر حوصله‌اش سر رفته و به سیاق بچه‌ها بی توجه به اقتضائات جلسه بلند-بلند حرف می‌زند و از سر و کول مادرش بالا می‌رود.

 مادر از من می‌خواهد برگه‌ای از دفترچه‌ام به آن‌ها بدهم. خدارا شکر خودکار اضافی‌ هم همراه آورده‌ام و با همین مختصر؛ بچه‌ها سرگرم نقاشی می‌شوند. کمی که می‌گذرد، مادر دختربچه در قامت یک نجات‌یافته‌ی خوشحال رو به من می‌کند و می‌گوید: “انگار قسمت بود پیش شما بنشینیم که این بچه‌ها سرگرم شوند. خدا خیرتان بدهد.”

 در همین میزانسن همجواری با مادرها و بچه‌هایشان هستم که خانم دکتر “مریم بختیاری"؛ روانشناس بالینی سخنان خود را آغاز می‌کند. ایشان درباره نقش مادر در خانواده صحبت می‌کند. می‌گوید: “مادرها قبل از به وجود آمدن دانشگاه‌ها متخصص بوده‌اند. آن‌ها مشاور و روانشناس و مدیر برنامه و فراهم‌کننده خدمات سلامت اند. آن‌ها طی 20 سال تربیت فرزند، تمدن می‌سازند. محور هر پیشگیری و التیامی در خانواده مادران هستند.” خانم دکتر راست می‌گویند…

 @Khamenei_Reyhaneh

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.