صورتی خاکستری 5

#ماجرا | صورتی خاکستری

 قسمت پنجم: غافلگیری

 زنگ تفریح دوباره خودش را به غارش رساند. تنها کاری که این چند روز در اینجا انجام داده بود، فکر کردن به نویسنده نامه‌ها بود. چقدر خانم اسکندری را در حالی که نامه‌ها را نوشته، برده اداره پست یا برایش هدیه خریده تصور کرده بود. اما الان از نتیجه‌ای که سر کلاس فیزیک گرفته بود، مطمئن بود. نامه‌ها نمی‌توانست کار خانم اسکندری باشد. یکی از غنچه‌های بوته رز مقابلش باز شده بود. سرش را برد جلو و عطر گل را عمیق نفس کشید و سعی کرد برای چند لحظه هم شده حل کردن این معادله چند مجهولی را رها کند. اما با صدای قدم‌هایی سرش را به عقب چرخاند…

 برای خواندن ادامه این ماجرا به سایت یا #نرم‌افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید ?

https://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=17637

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.