ماه شب پانزدهم

#خواندنی |‌ ماه شب پانزدهم

 روایتی از ولادت حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌‌الشریف)

 چشمم به آسمان بود که آفتاب کی غروب می‌کند. انگار مشتی منجوق سرخ و کبود بر دامن آسمان پاشیده باشند. ماه، تمام رخ، مروارید درخشان این ‌دامن بود؛ منتظر که تاریکی شب برسد تا پولک‌افشانی کند. ابرها را سِیر می‌کردم که رگه‌های طلایی درخشان خورشید از میان آن‌ها رد می‌شد. همین‌ وقت بود که در زدند. لبخندی نرم بر صورتم نشست. گفتم حتماً برای سفره افطارم مهمان آمده. در را که باز کردم اما دیدم گمانم اشتباه بوده و خود، مهمانم. خادم امام بود. آمده بود از طرف آقا من را برای افطار دعوت کند.

 تا وارد خانه‌شان شدم، چشمم افتاد به چهره نورانی‌شان.
«سلام! عمه امشب پیش ما افطار کن که شب نیمه شعبان است. امشب خدا حجتش را ظاهر می‌کند و او حجت خدا در زمین است». حیرت در نگاهم نشست. درست اگر فهمیده بودم، امام از تولد و مولودی حرف می‌زدند، اما از کدام مادر؟
-«نرجس».
نرجس؟ درست شنیدم آقا؟ مگر می‌شود؟ این موها را تا سفید کرده‌ام، تولد ده‌ها نوزاد را به چشم دیده‌ام. زن باردار را از ده‌فرسخی می‌شناسم. شناختن هم نمی‌خواهد! زنی که بار شیشه در دل دارد، تکان بخورد همه می‌فهمند سنگینی بچه را در دل او. مگر می‌شود نرجس، این ‌شاه‌دخت رومی که چابک در خانه از این‌طرف به آنطرف می‌رود و کارهایش را به‌سادگی انجام می‌دهد، حامله باشد؟ آن هم پابه‌ماه؟
-«همین است که مى‌گویم عمه‌جان! سپیده صبح که سر بزند، اثر باردارى‌اش ظاهر می‌شود. نرجس مثل مادر حضرت موسى است که نشانى از بارداری در او دیده نمی‌شد و تا وقت تولد موسى هیچ‌کس از تولدش خبر نداشت».

با جمله امام، حواسم رفت پیش دربار عباسی‌ها. مدت‌ها بود که خبرش همه‌جا پیچیده بود. تقریباً همه شهر منتظر بودند جانشین آقا را ببینند. دیگر همه فهمیده بودند آخرین ‌امام، فرزند حسن‌بن‌علی علیه‌السلام خواهد بود. مأموران خلیفه عباسی، نه فقط شهر، که خانه‌ها را تک‌به‌تک تحت نظر داشتند. همه توانشان را وسط گذاشته بودند تا جانشین امام را از بین ببرند. حکماً حکمتش همین است. با این‌ نشانی که امام از حضرت موسی علیه‌السلام می‌دهند، حتماً همین است! پس خدا این ‌بارداری را از همه پنهان کرده تا آن‌ منجی از گزند دشمنان خدا در امان باشد.
در همین ‌فکرها بودم که رسیدم به اندرونی خانه، به اتاق نرجس…

 برای خواندن متن کامل به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید ?

http://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=16612

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.