من و نویسندگی با هم

#خواندنی | من و نویسندگی با هم

یادداشتی از حجت‌الاسلام #محمدرضا_جوان_آراسته ، کارشناس تربیتی

 فکرش را بکنید یک قفسه نه،‌ یک سالن بزرگ پر باشد از چیزی که دوستش دارید. من این‌طور غرق شده بودم در یکی از آرزوهایم. یک تابستان، یعنی سه ماه داغ سال را هر روز صبح، صبحانه خورده و نخورده از خانه می‌زدم بیرون و می‌رفتم تا کتابخانه‌ای که نزدیک خانه‌مان بود. من آن سال‌ها خواندن را خیلی دوست داشتم، عاشق داستان‌ بودم و اصلاً بین خطوط کتاب زندگی می‌کردم.

 کتابخانه‌ پر بود از داستان‌های کوتاه و رمان‌ها. داستان‌های ایرانی از نویسنده‌هایی که می‌شناختم و نمی‌شناختم. داستان‌های کلاسیک روسی که همیشه از برداشتنشان می‌ترسیدم. داستان‌های آلمانی با آن نوع روایت ویژه خودشان که خیلی وقت‌ها صبر می‌خواست تا لذتشان را بفهمم. داستان‌های آمریکایی از نویسنده‌هایی که پرچم‌دار ادبیات مدرن بودند. از فرانسوی‌ها و عاشقانه‌هایشان.

 من تابستان آن سال را به کتاب خواندن گذراندم و هیچ‌وقت دیگر نه قبل و نه بعد از آن، فرصتی شبیه‌اش برایم پیدا نشد تا این‌قدر راحت و بی‌نگرانی و با فرصت و آرامش، کتاب‌ها و من در کنار هم باشیم.
یادم رفت بگویم قبل از آن‌که خواندن را دوست داشته باشم، عاشق نوشتن شده بودم و …

 برای خواندن متن کامل به سایت یا #نرم_افزار_موبایلی نو+جوان مراجعه کنید ?
https://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=17679

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.